تشنه عشق! - بهانه دل
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بهانه دل

می نویسم بر در و دیوار کویش حال خویش باشد آن را یار خواند یا کسی گوید به یار

به نام آفریدگار مهر

آقا اجازه!

صلی الله علیک یا سیدی یا صاحب الزمان

تا حالا چیزی دغدغه ات شده است؟ خواب و خوراک از تو بگیرد؟

همه هم و غم تو شود رسیدن به آن؟

مثل زمانی که تشنگی امانت را بریده...

 

تابستان بود و گرما. جمکران بودیم.

مردی از دور می آمد. با صلابت و آرامش.

با خودم گفتم: حتما این سید در این هرم گرما تازه از راه رسیده و تشنه است.

ظرف آبی به او دادم و گفتم:

«دعا کنید و فرج امام زمان عجل الله فرجه را از خدا بخواهید.»

آب را که نوشید؛ فرمود:

«شیعیان ما به اندازه آب خوردنی هم ما را نمی خواهند. اگر بخواهند(و برای رسیدن به ما اندکی هم تلاش کنند) دعا می کنند و فرج ما می رسد.»



نوشته شده در سه شنبه 92 مهر 2ساعت ساعت 9:2 صبح توسط عابر کوچه های عشق| نظر

مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
By Ashoora.ir & Night Skin